معنی بِشَكلٍ مَرٍّ - جستجوی لغت در جدول جو
بِشَكلٍ مَرٍّ
به طور تلخ، به تلخی
ادامه...
بِه طُورِ تَلخ، بِه تَلخی
دیکشنری عربی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بِشَكلٍ هَشٍّ
به طور شکننده، به شکلی شکننده
ادامه...
بِه طُورِ شِکَنَندِه، بِه شِکلی شِکَنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ فَظٍّ
بی ادبانه، به شکلی بی ادبانه
ادامه...
بی اَدَبانِه، بِه شِکلی بی اَدَبانِه
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ حَارٍّ
به طور سوزان، داغ، با احساسات زیاد، با شدّت، به طور شرجی
ادامه...
بِه طُورِ سوزان، داغ، با اِحساسات زیاد، با شِدَّت، بِه طُورِ شَرجی
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ مُرضٍ
به طور لذّت بخش، رضایت بخش
ادامه...
بِه طُورِ لِذَّت بَخش، رِضایَت بَخش
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ مَرِنٍ
به طور انعطاف پذیر، انعطاف پذیر
ادامه...
بِه طُورِ اِنعِطاف پَذیر، اِنعِطاف پَذیر
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ مَرِحٍ
به طور بازیگوشانه، به روشی سرگرم کننده، به طور شیطنت آمیز
ادامه...
بِه طُورِ بازیگوشانِه، بِه رَوِشی سَرگَرم کُنَندِه، بِه طُورِ شِیطَنَت آمیز
دیکشنری عربی به فارسی